امید در تاریکی

سومین رد پا

“پایان شب سیه سپید است ” یا ” ان شا الله همه چی درست میشه” یا …

همه مون گوشهامون با این عبارات آشناست. وقتی خسته ایم ، وقتی ناامیدیم یا حتی بدتر ، بریدیم ، کسانی که دوستشون داریم و دوستمون دارند، برای ابراز همدلی از این عبارات استفاده می کنن یا گاهی هم خودمون برای دیگران استفاده می کنیم. اما “امید” واقعا چیه؟ آیا همینیه که بقیه میگن؟ آیا نشستن و امید به حل مساله است؟ ایا پایان شب سیه خود به خود سپیدی خواهد آمد و فقط باید منتظرش باشیم؟خانم ربه کا سولنیت در کتاب ” امید در تاریکی ” و آقای مارک منسن در کتاب ” اوضاع خیلی خراب است ! ” ، امید رو از زاویه دیگری می بینن و تعریف می کنن.

نگاهی متفاوت به مقوله امید

از دید خانم سولنیت ، گفتن این نکته مهمه که امید چه چیزی نیست. امید این باور نیست که هر چیزی روبراه بوده ، هست یا خواهد شد. امید مورد نظر ایشون راجع به چشم اندازهای وسیع و پیشامدهای خاصی است از نوعی که نیازمند عمل ماست. به نوعی توضیحی بر پیچیدگی ها و عدم قطعیت هاست. امید بر این فرض استواره که ما نمی د ونیم چی پیش میاد و با این حال در این فضای عدم قطعیت ، جای کافی برای عمل وجود دارد: استقبال از این ناشناخته ها به عنوان جایگزینی برای قطعیت خوش بینی! 

 امید باور به اینه که عمل ما اهمیت داره، هر چند چگونگی و زمان تاثیر اون   و کیستی و چیستی تاثیرپذیرنده   چیزایی نیستن که بشه از پیش دونست.

امید تنها سرآغازه ، جایگزین عمل نیست بلکه تنها مبنای عمله. امید، شما را به مقصد می رسونه و عمل ، شما را فراتر می بره. بقول مالکوم ایکس:” آینده به کسانی تعلق دارد که امروز برایش آماده شوند.” 

در درخت زندگی ، شاخه ها ، امیدند اما ریشه ها، حافظه. والتر بروگمان می گوید:” حافظه به همان ترتیبی امید را پدید می آورد که فراموشی موجب ناامیدی می شود.” کمی به این جمله فکر کنین. واقعا زمانی که داشته هامون رو از یاد می بریم حالمون چطوره؟

پس بدونیم که زمینه های امید در پیشینه ها و خاطرات گذشته بنا می شه. آیا به همین دلیله که این روزا ما بیشتر به گذشته تاریخی مون رجوع می کنیم؟ فراموشی به انحای گوناگونی به ناامیدی منتهی می شه. وضع موجود می خواد شما باور کنین تغییر ناپذیر ، ناگزیر و رویین تنه  و فقدان خاطره یک دنیای در حالِ تغییرِ پویا، هم به این دیدگاه دامن می زند.

در اختیار گرفتن گذشته با شناختن اون آغاز میشه، داستان هایی که ما راجع به کیستی خود و کارهایی که انجام دادیم تعریف می کنیم ، به کارهایی که می تونیم انجام بدیم و انجام خواهیم داد شکل می ده.

بناست بیشتر با این تعریف از امید آشنا بشیم . بیشترگوش می کنیم و بعد هم دور هم از کسانی می شنویم که با همین تعریف زندگی کردند و روزگار رو مغلوب اراده شون کردن. بقول شاعر:

“گرچه هیچ نشانه نیست اندر وادی        بسیار امیدهاست در نومیدی”

سینما پردیس قلهک، خیابان شریعتی، خیابان یخچال

سومین رویداد رد پا، به محوریت کتاب “امید در تاریکی” با همکاری گروه بشرا و جناب آقای محمدحسین ساداتیان و گروه ارجمند همکارشان در محل سینمای پردیس قلهک برگزار گردید.

همایش با پیام نویسنده کتاب خانم ربه کا سولنیت به مخاطبین ایرانی خود آغاز شد. خانم نرگس حسن لی از داستان آشنایی خود با کتاب و علت انتخاب آن برای ترجمه گفتند و سپس دکتر امیرحسین یزدانی، روانکاو از دیدگاه خود به مقوله امید پرداختند. دکتر شروین وکیلی، جامعه شناس و نویسنده،آقای محمدحسین باقری، نویسنده و پژوهشگر، آقای علی فرمانی کارگردان و مستند ساز ، خانم نازیلا صادقی توانمند برتر، جناب آقای بهروز فروتن، کارآفرین شاخص کشور و نیز آقای حمیدرضا جابری کارآفرین منتخب به داستانهای زندگی خود و ارتباط مقوله امید در تاریکی به آن پرداختند.

در میانه برنامه، مستندساز جوان کشور، سرکار خانم مهندس یاسمن باغبان، بخشی از مستند تازه ساخته خود را که ارتباطی تنگاتنگ با موضوع بحث داشت، به نمایش گذاشت و دقایقی در مورد آن به صورت خلاصه توضیح داد.

در پایان، دبیر رویداد، شاهین جعفری که برنامه را با معرفی ایده و نویسنده و ارائه پیام ایشان آغاز کرده بود، به جمع بندی بحث پرداخت و برنامه با بدرقه گرم مخاطبان رد پا پایان یافت.

امید خوشبینی نیست، بلکه حرکت کردن حتی در ابهام و تاریکی است…

سخنران دومین رویداد پا، دکتر شروین وکیلی
سخنران دومین رویداد ردپا، سرکار خانم نازیلا صادقی
سخنران اولین رویداد رد پا، دکتر اکبر عبداللهی اصل