کتاب منحنی دوم، نظریه جذاب و خواندنی پروفسور چارلز هندی، متفکر ایرلندی-بریتانیایی و یکی از 50 متفکر بزرگ قرن، در سال 1397 به همت نشر کتاب معنا و با اجازه رسمی ناشر و نویسنده در ایران به چاپ رسید و ظرف کمتر از 6 ماه برای ششمین بار مورد تجدید چاپ قرار گرفت.
معرفی کتاب
از نظریه ای ساده تا کتابی با طرح ایده منحنی دوم
حمیدرضا جعفری
آیا تابه حال با جملاتی نظیر «اگر روشی کار می کنه ، تغییرش نده!» يا «به ترکیب تیم برنده دست نزن !» يا امثال اینها مواجه شده اید ؟ همه ما در مقاطعی از زندگی با اوضاع و احوالی که در آن در حال رشد و ترقی بودیم، مواجه شده ایم و معمولا که نه ، عمدتا بسیار سخت است که در حال رشد ، به این فکر کنیم که رسیدن به قله موفقیت در اصل شروع افول ما هم خواهد بود . این در حالی است که در ادبیات عامیانه هم این موضوع را داریم و به تذکر به هم می گوییم : «وقتی که جیک جیک مستونت بود ، فکر زمستونت بود ؟» منحنی دوم به نظام مند کردن همین بحث می پردازد.
هیچ کدام از ما با این مفهوم غریبه نیستیم. پیش از این هم با نظریه هایی مثل «پارادایم شیفت» از توماس کوهن به صورت علمی درباره آن شنیدایم. این همان مفهومی است که یکی از متفکران برتر قرن ، پروفسور چارلز هندی ایرلندی -بریتانیایی سال ها با آن زندگی کرده و به قلمی شیوا و بسیار تاثیرگذار در قالب نظرية «منحنی دوم» در کتابی با همین عنوان ، مجموعه گفتارهای خود را جمع آوری و منتشر کرده است.
ایده ایشان در کتاب با تعریف داستانی از یک سفر و پرسیدن آدرس از مردی محلی آغاز می شود که در پاسخ به او می گوید : «مستقيم از تپه برو بالا ، سرازیر که شدی، حدود یک مایل بعد به نهری که پلی از روی آن گذشته میرسی.در سوی دیگر پل ، کافه دیوی را به رنگ سرخ روشن می بینی. متوجه شدی ؟»
هندی پاسخ می دهد: «فکر می کنم بله ، مستقیم به بالا ، بعد پایین تا اینکه برسم به کافه دیوی» مرد محلی ادامه می دهد : «عالی! خب ، نیم مایل قبل از آنجا ، بپیچ به راست ، به سمت بالای تپه تا برسی به محل مدنظرت»
تمرکز هندی در این لذت بردن از زیبایی منظره ، بر کافه دیوی قرار میگیرد و وقتی به آن می رسد ، به خاطر می آورد که بنا بود نیم مایل قبل تر به سمت مقصد تغییر جهت دهد! این« بپیج به راست ، نرسیده به کافه دیوی» همان است که اغلب از آن غافل هستیم.
به عبارت دیگر ایشان اشاره می کند که برای هرچیز ، حتی زندگی ، به نوعی یک منحنی «اس شکل به صورت خوابیده» وجود دارد. دوره نخستین در منحنی ، دوره ای است که در آن چه به لحاظ مادی ، معنوی ، زمانی و … در حال سرمایه گذاری هستیم. این همان دوره ای است که ورودی اش از خروجی بیشتر است . سپس در بخش دوم ، نتایج کم کم ظاهر می شوند و رشد و پیشرفت آغاز می گردد . خواه ناخواه زمانی می رسد که منحنی به اوج خود خواهد رسید و سپس نزول آغاز می گردد . حرکت رو به پایین را می توان کند کرد ؛ اما به هرحال برای هر پدیده ای افول در انتظار است .
درست است که همیشه می توان منحنی بعدی را آغاز کرد ؛ اما از دیدگاه پروفسور هندی ، گرفتاری آن است که منحنی دوم باید پیش از آنکه منحنی نخست کاملا اوج بگیرد ، آغاز شود تا در این حالت انرژی ، منابع ، انگیزه و … کافی وجود داشته باشد . آنچه در زمان افول بسیار سخت می گردد ، این است که تشخیص دهیم نقطه شروع منحنی دوم پیش از به اوج رسیدن اولی کجاست . برای تشخیص آن با چالش جدی مواجه هستیم ؛ زیرا کامیابی و موفقیت ، ما را کور می کند .
اغلب تمرکز ما در زندگی حرفه ای و شخصی این است که از وضع موجود بهترین بهره را ببریم یا به قول نویسنده «گذشته خود را هر چه محکم تر در آغوش بگیریم و پا به آینده بگذاریم.» خودباوری افراطی آفتی است که در این حالت با آن مواجه هستیم . راهکار در این موقعیت این است که بیندیشیم : «شاید آنچه تا امروز کار می کرد ، به زودی دیگر مثل گذشته عمل نکند .» یا «از این بهتر هم ممکن است کار کند .»
برای آنکه اوضاع همان طور که هست ، بماند ، ناگزیر باید تغییر کند.
نقل قولی فوق العاده از لمپدوسا در رمان پلنگ
ما در عصری زندگی میکنیم که شاهدیم سرعت تغییرات در یک دهه گذشته در برابر دو دهه قبل از آن ، چند برابر شده است و در بسیاری از مواقع حتی مواجهه با این حجم و سرعت از تغییر ، اضطراب و بعضا حتی وحشت ایجاد می کند ؛ به طوری که شاید ترجیح دهیم به آن فکر نکنیم . اما این صرفا یک مکانیسم دفاعی است که آرامش موقتی همراه دارد و عواقبش افزایش عقب ماندگی از موج تغییرات خواهد بود .
حتی امروزه شاهدیم به لطف پیشرفت تکنولوژی و دانش ، تعریف بعضی از شغل ها تغییر کرده یا حتی برخی از آنها به کلی از میان رفته اند . این در حالی است که تعاریف جدیدی از شغل یا حتی بعضا مشاغل جدید در حال خلق شدن است . ناگزیریم باورهای رایج خود و جامعه خود را به چالش بکشیم ، کمی رؤیاپرداز باشیم ، بیشتر اندیشه کنیم و از آنچه به نظر ناممکن می رسد ، هراسی نداشته باشیم.
پروفسور هندی می گوید: «پیام منحنی دوم آن است که برای حرکت به جلو در بسیاری از عرصه های زندگی ، گاهی لازم است که به طور بنیادی تغییر کنیم ، مسیر نویی را برگزینیم که یکسره متفاوت از مسیر موجود باشد و معمولا هم نیازمند راه و روشی کاملا جدید در نگاه به مسائل تکراری است.»
درست است که بسیاری از مسائل مهم ، نظیر ظهور قدرتهای اقتصادی جدید ، تغییرات اقلیمی ، بحث های حول هویت های شکل گرفته نظیر اتحادیه اروپا و… از عهده و مسئولیت و دایره تأثیرگذاری فرد فرد ما خارج است ؛ اما تغییرات به ابعاد فردی هم رسیده است. یک مثال ساده این است که تمام ما تجربه کرده ایم در یک جمع ، همه مشغول به ارتباط در فضای مجازی اند و هستند در عین اینکه نیستند! مفهوم آموزش ، انتخاب شغل ، تعریف بهره وری و اثرگذاری و… وحتی بخشی از مسائل ارزشی فرهنگی نیز در حال تغییر است و اصرار بر مقاومت بر تفکرات قبلی ، بیشتر به انجماد فکری و تصلب مینماید .
هَندی معتقد است که در این دوران باید مشاهده گر خوبی بود ، به این مسائل اندیشید و جهان را از راه گفت وگو با یکدیگر تغییر داد . او اذعان کرده هدفش از طرح موضوع برانگیختن است ، به معنی افزایش حساسیت و آگاهی ، نه تجویز و ارائه راهکار.
برای ملموس کردن موضوع برای مخاطب از افراد شناخته شده ای نظیر استیو جابز ، بنیان گذار و مدیرعامل فقید اپل و سرالکس فرگوسن یکی از چهره های سرشناس دنیای فوتبال مصداق می آورد و ایده خود را با قلمی شیوا در محوریت مسائل مهمی چون جامعه جدید ، محل کار ، بازار ، تنگناهای رشد ، نظام سرمایه داری ، سازمانهای شهروندی ، مدیریت نوین ، عدالت ، مردم سالاری ویکی دومحوردیگربه بحث می گذارد تا خواننده ، با ابعاد گسترده و غریب کاربرداین نظریه در اندیشه و تحلیل مسائل مهم و مصادیق تغییرات بیشتر و بهتر و عمیق تر درگیر شود .
روزنامه «دیلی تلگراف» در تحسین کتاب نوشته است : «این کتاب شما را به تفکر وامی دارد .» و«فایننشال تایمز» مینویسد: «این کتاب ، بیانیه ای است استوار در نگاه به آینده.» من شخصا در جایگاه یک خواننده هر دو جمله را زندگی کرده ام و عمیقا به آن باور دارم . کتاب با ترجمه بسیار خوب جناب دکتر علی صاحبی و به همت انتشارات کتاب معنا منتشر گردیده و در مدتی کمتر از شش ماه به چاپ های پنجم و ششم نیز رسیده است . امید که شما دوست ارجمند هم از مطالعه این کتاب لذت ببرید .