چشم‌انداز اقتصاد ایران در عصر پساترامپ

زمان تقریبی :

10 دقیقه

نویسنده

27 آبان 1399

اقتصاد و سیاست

واقع بین باشیم

اینکه در مدت 2.5‌ماه باقیمانده تا انتقال قدرت در آمریکا چه اقدامی باید انجام داد، باید واقع‌بین باشیم چرا که جو بایدن 2.5‌ماه سخت و پیچیده‌ای در پیش دارد و تا آن زمان، دونالد ترامپ زخم‌خورده و عصبانی است و او به‌دلیل خشم و ناراحتی از شکست تلاش خواهد کرد تا دست‌کم در مورد ایران مسیر پیش روی بایدن را سخت‌تر کند و به همین دلیل انتظار می‌رود او قبل از پایان ریاست‌جمهوری‌اش فشار تحریم‌ها را بیشتر یا موانع جدیدی ایجاد کند که دست بایدن را ببندد. به این شکل دست‌کم رئیس‌جمهور جدید آمریکا برای برداشتن تحریم‌ها نیاز به مجوز سنایی خواهد داشت که به‌نظر در اختیار جمهوریخواهان خواهد بود. به همین دلیل فضای نااطمینانی همچنان در اقتصاد ایران حاکم خواهد بود و حتی ممکن است ترامپ، ماهیت تحریم‌ها را از اقتصادی به تحریم‌های حقوق‌بشر و مبارزه با تروریسم گره بزند که در این صورت فضا برای مانور بیشتر بایدن محدود خواهد شد.

بدیهی است که در دوره انتقال قدرت، بالاخره تیم آقای ظریف با تیم آقای بایدن وارد ارتباط اولیه خواهند شد، هرچند در موضع‌گیری رسمی این دیدارها و مذاکرات احتمالی انکار خواهد شد اما ارتباط گرفتن با تیم آقای بایدن از سوی تیم آقای ظریف اقدام قابل دفاعی است و باید صورت بگیرد هرچند تندروها در ایران با این مسئله موافق نباشند و رسما مخالفت کنند و روی خوش نشان ندهند.

از سوی دیگر تنها انتظار از دولت ایران در ماه‌های باقیمانده از عمر خویش با درنظر گرفتن دوره انتقال قدرت در آمریکا و مستقر شدن تیم آقای بایدن هم باید منطقی باشد و دست‌کم تلاش شود تا نفس‌های حبس شده در اقتصاد و به‌ویژه فعالان اقتصادی را احیا کنند و انتظار کار خارق‌العاده‌ای از لحاظ اقتصادی نمی‌توان داشت. به‌ویژه اینکه رئیس‌جمهور بعدی آمریکا اولویت نخستش در دوره انتقال قدرت، انتخاب وزرا و تیم اجرایی‌اش و چانه‌زنی با مجلس سنا برای گرفتن رأی اعتماد برای پست‌های کلیدی خواهد بود. پس از استقرار بایدن در کاخ سفید، او اولویت‌های مهم‌تری ازجمله کرونا، اقتصاد، نظام درمانی، بیمه و مالیات دارد و در عرصه بین‌الملل هم اولویت‌های بایدن شامل حل مشکلات با همسایگان خود ازجمله کانادا و مکزیک و پس از آن با کشورهای اروپایی، ژاپن،  کره‌جنوبی، استرالیا و البته روابط با چین و روسیه خواهد بود. به همین دلیل دست بایدن برای اینکه بخواهد مسئله ایران را در اولویت خود قرار دهد، چندان باز نیست و نباید توقع اتفاق خارق‌العاده‌ای داشته باشیم.

تنها اتفاق ممکن در ارتباط با ایران در ماه‌های نخست ریاست‌جمهوری بایدن این خواهد بود که او با تکیه بر رویکرد بشردوستانه، قدری فضا را بهتر کند تا ایران بتواند از منابع ارزی خود برای خرید دارو و کالاهای اساسی و بشردوستانه بهره ببرد و شاید هم مقداری از فشار بر فروش نفت ایران کم کند. البته مشروط به اینکه منابع ارزی کشور در چارچوب توافق برای کالاهای بشردوستانه به مصرف برسد. بنابراین تا 6‌ماه نخست ریاست جمهوری بایدن اتفاق مهمی درخصوص پرونده ایران رخ نخواهد داد و به‌طور طبیعی، دولتمردان بایدن منتظر نتایج اتفاقات آینده و انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی خواهند نشست و تا پاییز سال 1400 این فرایند انتظار طول خواهد کشید.

سؤال دیگر و انتظار مهم‌تر این است که دولت فعلی ایران چه کاری می‌تواند انجام بدهد. واقعیت این است که دولت به‌معنای قوه مجریه در ایران در ساختار حاکمیتی اختیارات ویژه ندارد و قدرت مانور آن محدود است و دامنه اختیارات قوه مجریه به‌ویژه در حوزه عمل و اجرا بسیار کم است و هرچند در ظاهر دولت اختیاراتی دارد، اما این اختیارات مشروط به هماهنگی و چراغ سبز نهادهای دیگر است. به همین دلیل باید سطح انتظارات از دولت را مدیریت و منطقی کنیم و همین که دولت در مدت باقیمانده بتواند شرایط را برای تسهیل تجارت خارجی فراهم کند، به‌نظر کفایت می‌کند چرا که بدون هماهنگی و همراهی سایر قوا نمی‌تواند کار چندانی انجام دهد. هرچند که دولت آقای روحانی به‌ویژه در 3 سال اخیر ضعیف عمل کرد و در حوزه‌های اقتصادی غیرمرتبط با تحریم‌ها هم عملکرد مناسبی نداشت و وعده‌هایش را فراموش کرد.

  • تحلیلی از آقای دکتر پدرام سلطانی منتشر شده در همشهری و نیز در وبسایت ایشان

دیدگاهتان را بنویسید